پارگی پرده گوش و عوارض آن و سمعک

 

اگر OSPL90    بسیار پایین باشد چندین نتایج معکوس وجود خواهد داشت:

قابلیت فهم گفتار ممکن است کاهش یابد.

استفاده کننده قادر نخواهد بود از میزان احساس بلندی که افراد با شنوایی نرمال از آن لذت میبرند، لذت ببرد.

استفاده کننده ممکن است جبرانی را برای بلندی یا وضوح ناکافی به وسیله بالا بردن V.C انجام دهد.متاسفانه این سمعک را بیشتر اشباع خواهد کرد.در نتیجه بلندی سیگنال اولیه (مثل گفتار) بسیار افزایش نمی ابد اگر چه بلندی نویز زمینه با سطح پایین تر در طول وقفه ها افزایش میابد .در مورد برش دادن قله یک اعوجاج وجود خواهد داشت.

در موارد بیشماری اگر OSPL90 کمتر از آستانه در آن محدوده باشد، استفاده کننده هیچ چیزی را در یک محدوده فرکانسی نخواهد شنید.به طور خلاصه مطلوب برای یک فرد باید به اندازه ای پایین باشد که از اعوجاج ، آسیب ،نارحتی و خروجی اتلاف شده جلوگیری کند تهران صفیر وباید به اندازه ای هم بلند باشد تا از بلندی ناکافی واشباع مفرط جلوگیری کند.

نوعی از محدود کردن: تراکم یا برش دادن قله

OSPL90 میتواند با هر دو نوع محدود کننده تراکمی وبرش دادن قله کنترل شود.چنانچه در بخش 2.3.3 و6.3.1 ذکر شده است ، محدود کننده تراکمی اعوجاج بسیار کمی نسبت به برش قله ایجاد میکند(با تعریف اعوجاج به عنوان ابداعی نوین،فرکانس های قابل شنیدن در داخل شکل موج) این نوع اعوجاج بیشتر در افراد دارای کم شنوایی ملایم و متوسط،تعدادی کم شنوایی شدید و برخی از کم شنوایی های عمیق مورد ایراد است.افراد دارای کم شنوایی عمیق به طور ثابت حسن انتخاب فرکانسی کاهش یافته را دارندبنابراین آنها کمتر قادر به کشف حضور اعوجاج هستند نسبت به افرادی که دارای کم شنوایی ملایم تا شدید اند.یک شکل موج برش قله داده شده در مقادیر بینهایتش دارای یک نسبت زمانی بیشتر نسبت به یک سیگنال برش داده نشده است.مانند آنچه نشان داده شده است.

 یک شکل موج گفتار بعد از گذر از میان یک برش دهنده قله و یک محدود کننده تراکمی ، جایی که هر دو نوع محدود کننده می توانند سطح سیگنال قله مشابه را بدون برش دادن عبور دهند.

 در نهایت ، توان میانگینش وبه دنبال آن اس پی ال  rmsش بیشتر خواهد بود.یک سمعک با برش قله میتواندهمیشه یک OSPL90 بیشتری از یک محدود کننده تراکمی  با رسیور ، تقویت کننده ،وزهکشی باتری یکسان تولید کند.هنگام اندازگیری با تن خالص سمعک هایی با برش قله میتوانند 3dB بیشتر از سمعک هایی با محدود کننده تراکمی تولید کنند.با این وجود سیگنال های گفتاری یک فاکتور به بالا ترین درجه رسیدن بیشتر را دارند و تفاوت در OSPL90 به اندازه 90dB افزایش میابد . در برخی از افراد دارای کم شنوایی عمیق این OSPL90 افزایش یافته بیشتر از اصلاحاتی برای اعوجاج افزایش یافته در یک برش دهنده قله است.حتی اظهار شده است که چنین اعوجاجی میتواند مفید باشد به گونه ای که در آن وقتی صوت فرکانس بالا وارد سمعک میشود ،اعوجاج اینتر مدولاسیون در محصولات اعوجاجی فرکانس پایین ایجاد خواهد شد. استفاده کننده از سمعک ممکن است به دلیل اعوجاج فرکانس پاینی که تولید میکند ، قادر به کشف حضور اصوات فرکانس بالا باشد. وبیشتر به واسطه ی یک کمک پس وپیش سازی اتفاق خواهد افتاد. مدرکی برای این استدلال نادر و ستیزه گر است.

منبع: https://tehransafir.com

 


سمعک چیست

صندلی چرخان – شتاب هماهنگ سینوسی

آزمون صندلی چرخان برای توسعه ارزیابی سیستم وستیبولار محیطی به کار می رود. همانند یافته

های ENG/VNG ،آزمون صندلی چرخان نیز سمعک می تواند در تعیین محل ضایعه ،مشاوره به بیمار و

تایید تردیدهای بالینی درمورد تشخیص ومحل ضایعه، کمک کننده باشد، اما احتمال اینکه تاثیر قابل

توجهی روی روند مدیریت داشته باشد یا آن را تغییر دهد کم است به جز در بیماران با ضعف

محیطی دو طرفه (درزیربحث شده است).

معیارهای پیشنهادی برای زمانی که ممکن است آزمون صندلی کاربردبالینی داشته باشد، درزیرآورده

شده است:

زمانی که ENG نرمال باشد، نتایج ocular-motor نیزنرمال باشد یا ناهنجاری های مشاهده

شده، نتایج صندلی چرخان رابی اعتبارنمی کند. دراین موارد آزمون صندلی به منظورتوسعه

 بررسی درگیری سیستم محیطی ووضعیت جبران، به کارمی رود.

 

زمانی که حتی باوجود ضعف کالریک یکطرفه بالینی قابل توجه وشکایات مداوم بیمار، نتایج ENG نشان دهنده وضعیت جبران خوب باشد (یعنی هیچ نیستاگموس خودبخودی یاوضعیتی وجود ندارد). دراین موارد آزمون صندلی به منظورتوسعه بررسی فرآیند جبران دربیماربا محل ضایعه مشخص هم چنین دربیماری که شکایات اونشان دهنده جبران ضعیف می باشد، به کارمی رود.

 

زمانی که تحریکات حرارتی باآب سردوگرم دردوطرف کمتراز 10°/s باشد، زمانی که نتوانیم تحریکات کالریک رابه کارببریم ویازمانی که نتوانیم به علت اختلاف آناتومیک دوگوش، نتایج رابه طورصحیح باهم مقایسه کنیم. دراین موارد آزمون صندلی به منظوربررسی وتعیین میزان ضعف دوطرفه ویابرای بررسی ثانویه حساسیت نسبی سیستم وستیبولار محیطی هرگوش، زمانی که آزمون کالریک دردسترس نباشد یا بی اعتبارباشد، به کار می رود.

 

 

زمانی که برای درک تاریخچه طبیعی بیمار به یک زمینه نیاز داشته باشیم (مثل مراحل اولیه منیر) ویابه منظوربررسی کارایی یک درمان خاص مثل سرکوب شیمیایی یک یاهردو سیستم وستیبولار محیطی.     

به منظوربررسی سودمندی بالینی آزمون صندلی چرخان درارزیابی سیستم وستیبولارمحیطی،

2266بیمار مورد بازبینی قرارگرفتند. دربین این گروه ازبیماران، 16% آنها دارای نتایج ENG

کاملانرمال بودند. دراین گروه بانتایج ENGنرمال، آزمون صندلی چرخان در 80% موارد نشان

دهنده ناهنجاری هایی دال بر درگیری سیستم محیطی بود. دریک گروه بیماران مورد بررسی که تنها

نیستاگموس وضعیتی داشتند، دربیش از80% آنها، نتایج آزمون صندلی چرخان نشان دهنده درگیری

سیستم محیطی بود. دربررسی همه بیماران باضغف کالریک دوطرفه، نتایج آمون صندلی تاییدکننده

نقص عملکرد سیستم محیطی دوطرفه بود. بااستفاده ازاین تست،وسعت ومحل ضایعه درنیمی ازاین

بیماران mild ودرنیم دیگرmoderate to sever تعیین شد. این اطلاعات افزوده درطراحی برنامه

توانبخشی دهلیزی برای این بیماران نقش مهمی ایفامی کند. آزمون صندلی چرخان دربیماران

دوطرفه می تواند مستقیما روی روندمدیریت دربرنامه توانبخشی تاثیر داشته باشد. بیماران دیگری

نیزوجود دارند که بنابه دلایل دیگری غیرازاختلال عملکرد وستیبولار، دارای پاسخ های کالریک

باکاهش ملایم می باشند. بیش از90% این بیماران پاسخ های آزمون صندلی چرخان نرمال داشتند که

نشان دهنده این است که ضعف دوطرفه نتیجه مثبت کاذب بوده ویا اینکه وسعت ضایعه محیطی

دوطرفه mild بوده وتنهامحدود به عملکرد range فرکانسی خیلی پایین است. درحال حاضر،آزمون

صندلی چرخان تنها تست موجود برای تعیین وسعت ضایعه محیطی دوطرفه احتمالی می باشد.


پارگی پرده گوش و عوارض آن و سمعک

دومین کمیته ASHA     در سال 2005  در بسیاری از جوانب همان تعاریفی را که در سال 1995 داشت ، حفظ کرده بود ولی تلاش کرد که به اهمیت پردازش و شناخت اشاره کند و اختصاصی بودن حسیکامل را به عنوان یک معیار تشخیصی ، از لحاظ زیست،عصب شناختی امکان ناپذیر اعلام کند. کمیته سمعک بیان کرد که در تشخیص APD ، باید این مسئله را مد نظر داشت که حداقل در برخی از افراد مبتلا به APD (C) ، اختلال درکی پردازش حسی باید در پردازش اطلاعات اکوستیک بارزتر باشد. بهترین نگاهی که به APD می توان داشت ، عبارت است از نقص پردازش عصبی محرکات شنیداری که ممکن است با اختلالات حس های دیگر نیز همراه باشد ، اما ناشی از آنها نیست بنابراین C)APD) به عنوان یک ماهیت مجزا به حساب می آید

Bellis   در سال2003 مطرح کرد از آنجا که مهارتهای سطح بالا مثل زبان، شناخت، توجه و مرکز اجرایی ، فرایند درک شنیداری را تحت تاثیر قرار میدهند و چون پاسخهای شنوایی از بسیاری مناطق غیرشنوایی منشا میگیرند هر گونه تعریف در CAP یا  CAPDکه بر ویژگی اختصاصی بودن حسی ، تاکید کند از نظر ساختارعصبی غیرقابل قبول است[سیر پردازشی بالابه پایین بیشتر مورد استفاده قرار می‎گیرد. بررسیهای اخیر نشان می‎دهد که در پردازش شنیداری هردو مسیرپردازشی بالابه پایین و پایین به بالا درگیر می‎شود


آشنایی با سمعک

در واقع، متصل کننده ورودی شنوایی مستقیم، به قسمت مشابهی از سمعک، که میکروفون به آن متصل می شود،وصل می شود.این بدان معناست که اندازه سیگنال، باید حدود سیگنال مشابهی که توسط میکروفون فرستاده می شود باشد، که حدود MV 1 برای سطح ورودی معمولی است.

در بعضی سمعک ها، اتصال دهنده ورودی و میکروفون، به سادگی به هم متصل اند، و در سمعک تهران صفیر  های دیگر،آنهاازطریق یک کلید، وصل هستند که فرد می تواند ورودی میکروفون، ورودی شنیداری یا هر دوی آنها را انتخاب کند.     

میکروفون های سمعک، یک امپدانس خروجی حدود 3000 اهم دارند. زمانیکه امپدانس خروجی وسیله خارجی، کمتر از 3000 اهم باشد، وسیله خارجی، سمعک را کنترل می کند. بنابراین خروجی میکروفون داخلی به مقدار زیادی کاهش می یابد. و اگر امپدانس خروجی وسیله خارجی، بیشتر از میکروفون باشد، دراین رقابت، میکروفون پیروزمی شود. زمانیکه دو وسیله امپدانس مشابهی داشته باشند، هر یک باعث میشوند، که دیگری db 6 کاهش یابد، و فرد دارای سمعک، دو سیگنال را با هم می شنود.

بعضی از سیستم های بی سیم FM، از این وابستگی امپدانس خروجی، بر روی کاهش خودکار میکروفون سمعک (زمانیکه آنها می خواهند سیگنالی به سمعک بفرستند که نیاز به انطباق فرد با آن ندارد)، استفاده می کنند. 

کنترل از راه دور:

کنترل از راه دور، همان عملکردی که برای تلویزیون ها و ویدئوها دارد، همان عملکرد را در سمعک ها دارد. آنها به کاربر اجازه می دهند که بدون دست زدن به سمعک، عملکرد آن را تغییر دهند.

مزیت استفاده از کنترل از راه دور، کمک به تغییر عملکردسمعک های بسیارکوچک می باشد، همچنین چون سمعک ها در پشت یا داخل گوش قرار می گیرند، کاربر نمی تواند کنترل ها را ببیند.

دکمه های روی کنترل ازراه دور، نسبت به روی سمعک ها، برای عمل کردن، راحت تر هستند، چون آنها بزرگتر هستند و کاربر می تواند آنها را مستقیمادر کنترل ها (زمانیکه در حال عمل هستند) ببیند.


انواع سمعک های جدید

هر کدام از این راه حل ها،ممکن است که در جهت مخالف هدف فیتینگ باشد.راه حل1 ممکن است باعث فیتینگ ناراحت کننده ای شود.راه حل2 ممکن است بر روی مشخصات آکوستیکی مورد نظر اثر بگذارد،راه حل3 ممکن است قابلیت فهم گفتار را پایین بیاورد.یک احتمال منفی راه حل چهارم،ارائه اعوجاج برای شنونده است.

حتی زمانی که بهره سمعک رو به سمت یک سطح زیر نقطه نوسانی شود،فیدبک سمعک سیگنال ممکن است باعث تغییراتی شود یا دچار نوسان گردد،در سیگنالی که برای شنونده قابل فهم است،مخصوصا زمانی که این تغییرات در یک فرمانت گذار رخ بدهد(پروز1983).نشان داده شده است که این بهره 4تا8 دسی بل زیر شروع فیدبک برای جلوگیری از این اثرات مخرب کاسته می شود(اسکینر،1988).بهرحال با این کار،هدف حداکثر بهره برای شنوایی به تحلیل می رود.

نمونه هایی از خروجی های برنامه های مختلف کاهش نویز را نشان میدهد

با استفاده های پردازشی دیجیتال،مدیریت این جنبه اثر تقویتی،مورد تجدید نظر قرار گرفته است.فیلترهای تطبیقی ناچ دار و برنامه های تغییر یا فاز(فرکانس)،بسیاری از صداهای ممتد و ازاردهنده را بدون اعوجاج سیگنالی واضح و مشخص،حل نموده است.در سال های اخیر استفاده از القاگر مسیر تطبیق فیدبک،نوید بخش بوده است.این الگوریتم اخیرا در بسیاری از سمعک ها به کار رفته است و شامل سه گام می باشد(وبه دو صورت اتوماتیکی و دستی بوسیله ی ادیولوژیست تنظیم و کنترل می گردد و وابسته به سازنده آن می باشد).یک نتیجه بالقوه منفی این الگوریتم ها آن است که به دنبال هم اتفاق می افتد(مرکس و همکاران ،2006) .مربوط لبه نتیجه غیرعمد فیلترها برای القای آنچه که بدلیل فیدبک پدید می آید،اما در واقعیت تون های ورودی دیگری به میکروفون دارد(مثلا از مولد موسیقی).شنوندگان گاهی اوقات وقوع تون اضافی و یا اعوجاج نوع مدولاسیون را بدنبال هم گزارش داده اند.

عبارت حداکثر بهره باثبات(MSG ) برای تعیین بهره ای که می تواند به دنبال این برنامه فیلتر تطبیقی،بدست بیاید.هرگونه تغییرات محیطی(مثلا حرکت سر،قرارگیری کلاه و یا روسری، استفاده از تلفن و غیره)ممکن است باعث عدم تخمین دقیق مسیر فیدبک و مسیر تولید اعوجاح ناخواسته و یا نویز قابل درک برای شنونده شود(چوسون و همکاران،1993).حتی ارائه بازآوایی نشان دادهشده برای تاثیر بر روی دقت،با این الگوریتم ها می تواند از مسیرفیدبک نمونه برداری نماید.

بدلیل آنکه بازآوایی می تواند پایدار بماند،زمان طولانی تری نسبت به فیلتر تطبیقی استفاده شده برای نمونه برداری از مسیر،رفلکس ها می تواند باعث تغییراتی در مسیر شود که برای نمونه برداری مشکل ساز می شود(کیتس2001، دای و هو2004).به دلیل آنکه تعداد محاسبات موردنیاز برای بروزکردن ضریب های فیلتر و بکارگیری فیلتر برای سیگنال خروجی،متناسب طول فیلتر(یا پیچیدگی) است،توان محدود محاسباتی(ولتاژ پایین منبع صوت) نیازمند ان است که فیلتر محدود می شود:که بدین محاسبات پیچیده زمان و توان اضافی است،هیچکدام از آنها در سمعک های جدید تعبیه نشده است.در نتیجه الگوریتم القایی مسیر فیدبک،در توانایی اش برای واکنش به تغییرات سریع در مسیر فیدبک،مخصوصا زمانی که تغییرات مربوط به بازآوایی محدود شده است.

هی وبنتلر(2006)،تاثیر دو لگاریتم فیدبک در 4 وضعیت بازآوایی با استفاده از صداهای گفتاری به عنوان تحریک ورودی را ارزیابی نمودند.آن ها توجه کردند که خروجی سمعک در محیط هایی که حداقل بازآوایی دارند(اتاقک آکوستیکی)،بسیار پایدار است، در حالی که یک اثر قابل توجه بر روی هدروم MSG دارد.